آدم خلوتخواهی هستم. درخلوت حسوحال بهتری دارم. نمیدانم چرا ولی معاشرت از من انرژی زیادی میگیرد؛ حداقل در برخی روزها مطمئنم که اینطور است.
خلوت برای من یعنی زمانی برای خواندن، نوشتن، کسب انرژی، زمانگذراندن با افکارم و آمادگی پیداکردن برای معاشرت.
احتمالا تنهایی و خلوت را برای حضور بهتر و آمادهتر در جمع است که میخواهم؛ و حتماً برای اینکه اکثراً جمع کسالتبار است و سرشار از سوءتفاهم.
معاشرت حوصله میخواهد و من از آن، کم دارم. مگراینکه بهقدرکافی خلوت کنم و در خلوتم به کارهای محبوبم مشغول شوم.