فاطمه ابراهیمی

به پیش

instagram [#222]Created with Sketch.

یادداشت روزانه|نوشتن برای همه

امسال هم یک سررسید جیبی خریدم و هررزوم را در آن خلاصه می‌کنم.

نمی‌دانم چرا با نوشتن میانۀ خوبی ندارند آدم‌ها؟ شاید به خاطر مدرسه است. شاید چون نوشتن ابزار مهمی بوده که در مدرسه زیادی ازش استفاده می‌شده و منطقی پشتش نبوده یا اگر بوده به شفافیت کامل توضیح داده نشده است.

من اما معتقدم نوشتن برای همه است؛ مثل حرف‌زدن. مثل آب‌خوردن، غذا‌خوردن.

امسال هم یک سررسید جیبی خریدم و هرروزم را در آن خلاصه می‌کنم.

امروز با هفتۀ پیش همین موقع چه تفاوتی داشته است؟ این سوالی است که فقط در صورتی که به سررسیدم نگاه کنم می‌توانم برایش پاسخی داشته باشم.

کمی کسالت دارم؛ گلودرد.

از خیلی وقت پیش یک کانال تلگرامی زده بودم برای خودم و خودم؛ که در آن با هیئت مدیرۀ درونی‌ام مشورت کنم و حرف بزنم و حرفشان را بشنوم. دیروز دوباره یاد این کانال افتادم و تصمیم گرفتم جدی‌تر بهش نگاه کنم. جدی‌شدن این کانال یعنی ضبط صدا و تصویر از خودم. یعنی براساس این پیش فرض که اگر… جای من بود چه کار می‌کرد؟(آلن دوباتن، ویلیام گلسر، سام، رضا، سحر و…)

سیر عشق را گوش‌ می‌کنم اثری از آلن دوباتن؛ فیلسوفی که فلسفه را به زندگی روزمره پیوند زده است و در این کتاب خاص از عشق جوری گفته است که شدنی‌تر و دست‌یافتنی‌تر است؛ و قداست ندراد.

دو-سه سال پیش هرروز متنی کوتاه منتشر می‌کردم تا همه بدانند نوشتن برای همه است و حالا علی‌رغم این‌که بابت گفتن این حرف‌ها پولی دستم را نمی‌گیرد هنوز هم می‌کوشم تا مشوق نوشتن برای همه باشم.

شاید لازم است یک‌بار دیگر بگویم که نوشتن برای من از کِی جدی شده است.  وقتی که تصمیم گرفتم یک سررسید بردارم و بیش‌تر حرف‌هایم را با او بزنم. بله از سر تنهایی و بی‌دوستی. به‌تدریج رفتم به این سمت که از میان این حرف‌ها چیزی را منتشر کنم که ارزش عمومی‌کردن دارد و می‌شود روی آن نظرات مختلفی گرفت.

به قول سعدی تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد؛ و بله من تصمیم گرفتم که به بهانۀ آشکارکردن هنرم، از عیوبم هم پرده بردارم؛ آن‌چه در طرز تفکرم اشتباه است و این را نمی‌فهمیدم مگر اینکه افکارم را بیان کنم و دیگران روی آن نظر بدهند.

دوستان اهل نوشتن‌ام، وقتی که کارمندی را انتخاب کردم نگران بودند که نوشتن را کنار بگذارم اما نه تنها این کار را نکردم بلکه ارتباطم با آن قوی‌تر هم شده است. با نوشتن روی مسیرم نور می‌اندازم و می‌توانم ببینم که به کدام سمت می‌روم، و در اطرافم چه می‌گذرد. توسعه‌ی خودم در زمینه‌های مختلف، روابط، کار، خودشناسی و … با نوشتن آسان‌تر و سریع‌تر اتفاق افتاده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *