فاطمه و کتاب‌های کودک و نوجوان

یکی از مهم‌ترین تفریحات و تأثیرگذارترین نوع کتاب‌خواندن برای من، خواندن کتاب‌های کودک‌ و نوجوان است.

به نظرم یاددادن چیزی مهم به خودم، از طریق نفوذ به کودک درونم (مثلاً با کتاب‌های کودک و نوجوان) یکی از مهم‌ترین قلق‌هایی است که در خودم کشف کرده‌ام.

این ماه دو کتاب کودک به قلم دو نویسندۀ ایرانی خواندم.

یکی:

شاید این کتاب منفجر شود (که انتشارات کانون پرورش فکری درآورده و نویسندۀ آن رضا موزونی است.) که با تعابیر کوتاه و تصاویر گویا، زشتی و پلشتی جنگ را بیان می‌کند و نشان می‌دهد.

چیزی که از این کتاب دوست داشتم، توجه به مین‌هایی است که هنوز که هنوز است غصه‌آفرینی می‌کنند و شبیه آدم‌هایی کینه‌ای هستند که هرگز قرار نیست ببخشند مگر اینکه انتقام بگیرند.

و دیگری کتاب حالا دیگر می‌خواهم فکر کنم از یادگارهای نادرابراهیمی است که دربارۀ موضوعات مهم اجتماعی در قالب داستان زندگی موش‌ها حرف می‌زند و مخاطب را به فکرکردن و تلاش برای بهبود اوضاع تشویق می‌کند.

در فرهنگی که تیک‌زدن اهداف و پرکاری و زیاده‌ازحد کارکردن مُد شده است، اشاره به بهتر استراحت‌کردن در آخر داستان، برایم خیلی الهام‌بخش بود:

دوست دارم لیستی از ایده‌هایی برای بهتر استراحت‌کردن بسازم و همین‌جا هوا کنم. اگر شما هم این‌کار را کردید، مرا خبر کنید.

نوشته قبلی:

من، تنهایی و کتابفروشی

نوشته‌های مشابه

برای این نوشته، نوشته‌ی مشابهی وجود ندارد.

دیدگاه‌ها
زهراشهراد - 01 تیر 1400

با سلام
چه جالب که من هم با حدود داشتن ۵۳ سال سن هم کتاب کودک بیادمیتونم و کارتون می‌بینم و جالب این که نکات اخلاقی را ازاین منابع بیشتر به دست می‌آورم.
عالی بود موفق باشید.

    فاطمه ابراهیمی - 02 تیر 1400

    ممنونم زهرای عزیز، چه‌قدر خوب. اگر دوست داشتید چندتا از این کتاب‌های کودک و نوجوانی که علاقمندتون کرده رو بهم معرفی کنید.
    در کنار هم موفق باشیم.

karim - 01 تیر 1400

کتاب های کوچولوها و حتی نوجوانان کنابهایی هستند که بدون پیچیدگی های الکی نوشته میشند ساده خوبه حتی تو نوشته اینکه یه نویسنده چجوری مفاهیم عمیق رو به زبان ساده و راحت منتقل میکنه هنر بزرگیه حقیقتا

    فاطمه ابراهیمی - 02 تیر 1400

    دقیقاً همیطوره. اخیراً دارم به این فکر می‌کنم که با چه تمریناتی می‌تونم ساده‌گویی رو در خودم تقویت کنم. و این کامنت تو، این وجه از کتاب‌های کودک و نوجوان رو بهم یادآوری کرد. جا داره بگم: آب در کوزه و ما گرد جهان می‌گردیم! مرسی کریم عزیز از نظرت

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت‌گذاری شده‌اند.