چرا کتاب میخوانم؟
اینکه با دوستان اهل کتاب مراوده دارم و از آنها میشنوم که میگویند:« فلان کتاب خوبی منتشر شده است یا فلان کتاب خوبی که کمتر دیده شده است موثر است.»
یا مثلا کوشش برای یافتن پاسخهای نیازها و سوالاتم از میان کتابها.
بخاطر خوانش نصفه و نیمه کتابها خودم را از آغازیدن کتابی تازه محروم نمیکنم.
سبک خودم را برای خواندن کتاب پیدا کردهام؛ از روی هوس، با نگاهی به فهرست کتاب و خواندن از هرجایی که به نظرم خواندنش لازم است.
خودم را به صرفا کتاب کاغذی محدود نکردهام و یک کتابخانهی الکترونیکی هم دارم که نه تنها در هزینهها به کمکم آمده است بلکه خواندن را برایم شدنیتر هم کرده است.
کتابهای صوتی را باید ایستاده و درحال راهرفتن گوش کنم وگرنه درحالتی خواب و بیدار گوش میکنم و چیزی از آن دستگیرم نمیشود.
چرا کتاب نمیخوانم؟
چیزهای دیگری را به جای کتاب انتخاب میکنم؛ مثلا اینستاگرام گردی. هیچ کاری نکردن و چرتزدن.
دردسترسنداشتن کتابهای آسانخوان؛ چون خستگی ذهنی سبب میشود که خواندن، کاری سخت و طاقتفرسا بشود.