فاطمه ابراهیمی

به پیش

instagram [#222]Created with Sketch.

چیزهایی که نمی‌توانم تحمل کنم

فکر کنم تیتر را باید عوض کنم چیزهایی که فکر نمی‌کردم بتوانم تحمل کنم؛ این تیتر بهتری است

چیزهایی که نمی‌توانم تحمل کنم:

دوری و دلتنگی تو را سام

روبه‌سردی رفتن روابط گرم و صمیمی‌ام را

بیماری روح و جسم در خودم یا عزیزانم را

دوست ندارم این فهرست ادامه‌دار باشد

نگرانم می‌کند که آدم بی‌طاقتی بشوم

از طرفی دارم انگار همه‌شان را تحمل می‌کنم

فکر کنم تیتر را باید عوض کنم

چیزهایی که فکر نمی‌کردم بتوانم تحمل کنم؛ این تیتر بهتری است

یاد دورانی می‌افتم که در مدرسه نویسندگی حضوری کار می‌کردم

آن‌وقت‌ها روزی چند هزار کلمه می‌نوشتم و هر کتابی که می‌خواستم را می‌توانستم به راحتی بخوانم چون در کتابخانه‌ای بزرگ – البته مطمئنم اگر استادشاهین بخواند «بزرگ» خنده‌اش می‌گیرد چون از دید او کتابخانه‌اش هنوز جای بزرگ‌شدن داشت- کار می‌کردم البته شاید هم دم‌دست‌بودن آن همه کتاب خوب این تصور را در من ایجاد می‌کرد که فرصت برای خواندن‌شان هست و خواندن‌شان را عقب می‌انداختم.

نوشتن را خیلی دوست داشتم و دارم ولی فهمیدم که نمی‌توانم تمام‌وقت با آن در ارتباط باشم و تحت فشار بگذارمش که برایم پول در بیاورد، تحمل نویسندگی تمام‌وقت را نداشتم و حالا هم مطمئن نیستم داشته باشم یا نه.

تحمل‌کردن به آدم اجبار می‌شود ولی صبوری‌کردن را آدم انتخاب می‌کند؛ دوست دارم به این نظر فکر کنم. مجبورم کار کنم تا پول دربیاورم، تا رشد کنم و راکد نمانم. کارکردن اجباری است ولی چه کاری کردن نه. خیلی‌وقت‌ها به این نتیجه می‌رسم که در دایرۀ جبر خدا مختاریم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *