نمیتوانم و دوست ندارم برای تلاش هیچ ارزشی قائل نباشم و بگویم اگر تلاشهایت نتیجه نمیدهد پس هیچی.
اما از طرفی هم نتیجهگرفتن از تلاشها سند محکمی است بر درست بودن تلاشها– درستی یعنی به قدر کافی زیاد، به قدر کافی هوشمندانه به قدر کافی اهمیت دادن به موضوع.
برای همین شاید بشود گفت تلاشکردن- بدون نتیجۀ مطلوب- بهتر از هیچی است. یا همان به راه بادیه رفتن بِه از نشستن ِباطل.
البته که اگر به راه بادیه رفتن به قدر یک عمر طول بکشد، شاید هیچکاری نکردن برای مقطعی کوتاه، بهتر از چشمبسته تلاشکردنِ بیوقفه باشد.
این پست را به تدریج بهروز خواهم کرد…