اگر قرار نیست بد بمانی چرا از بد شروع کردن می‌ترسی؟
اگر قرار نیست همیشه کارمند کار دفتری باشی، چرا از شروع کارکردن با این سِمَت می‌ترسی؟
اگر قرار نیست صرفه‌جو باقی بمانی چرا از مدتی صرفه‌جویی‌کردن برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری می‌ترسی؟
اگر قرار نیست بی‌خیال هنر و کار خلاقانه بشوی، چرا از کنارگذاشتن‌شان -به صورت موقتی و به‌نفع کسب درآمد بیش‌تر- می‌ترسی؟
اگر قرار نیست همیشه از دیگران کمک بخواهی و وابسته‌شان باشی، چرا از کمک‌گرفتن وقتی که به کمک نیاز داری می‌ترسی؟
اگر گل بی‌خار خداست، چرا از اشتباه‌داشتن می‌ترسی؟
اگر قرار نیست همیشه جوان بمانی، چرا از جوانی‌کردن می‌ترسی؟
اگر قرار نیست تا ابد ناامید باقی بمانی، چرا علی‌رغم ناامیدی قدم برنمی‌داری؟
2 پاسخ
عالی بود. واقعا بعضی از نوشته ها آدم رو یهو روشن میکنند انگار. عالی بود عزیزدلم.
زیبا و کامل و حقیقی