چیزهایی که درباره‌ی مطالعه یاد گرفته‌ام:
تشخیص اینکه چیزی ارزش خواندن دارد یا نه، زمان زیادی نمی‌برد:
با نگاهی گذرا به فهرست مطالب و عناوین اصلی و فرعی، قسمت های جالب را انتخاب کنید و چند صفحه از آن را بخوانید.
کتاب‌ها را بی هیچ عذاب وجدان و خیلی سریع کنار بگذارید:
زندگی آنقدر کوتاه است که نباید صرف خواندن کتاب‌های متوسط شود… پیشنهاد من این است که کتاب‌های بیشتری بخوانید. کم‌ارزش ها را کنار بگذارید و پرارزش‌ها را دوبار بخوانید.
کتابهایی را بخوانید که اکنون می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید:
یکی از راه‌های بهبود درک مطلب، انتخاب کتابهایی است که در همان مقطع زمانیِ خواندنشان بتوانید محتوای آن‌ها را به کار ببرید.
دانسته‌های جدید را با دانسته‌های قبلی ترکیب کنید:
کتاب را می‌توان نوعی درخت دانست؛ مفاهیم اصلی تنه‌ی آن را شکل می‌دهند و جزئیات شاخه‌ها را می‌رویانند. با پیوند شاخه‌های این درختان، می‌توان به درک و بینش عمیق‌تری رسید.
«قدرت شروع ناقص– فصل به خاطر سپردن کتاب‌ها»
روش قدیمی من برای مطالعه، ازسرهوس‌خواندن و بر اساس نیاز فعلی، دست‌به‌انتخاب‌زدن بود. خواندن کتاب‌های غیرداستانی را از ابتدا شروع نمی‌کنم بلکه با نگاهی به فهرست، دقیقا قسمتی را برای مطالعه انتخاب می‌کنم که به آن جذب شده‌ام. روشی که خیلی قبل‌تر برای به‌خاطرسپردن خوانده‌ها پیش می‌گرفتم خلاصه‌نویسی بود و ثبت برداشت ذهنی خودم- که به دلیل تنبلی، این اخلاق در من کمرنگ شد- حالا هایلایت می‌کنم و اگر لازم ببینم یادداشتی کوتاه کنار برخی سطرها و پاراگراف‌ها می‌نویسم. زمانی هم در کانال تلگرام خود منتشرشان می‌کردم- واقعا چرا الان این کار را نمی‌کنم؟
چیزهایی که درباره‌ی زمان شادتر یاد کرفته‌ام:
خرج پول برای خرید «زمان» مزایای بیشتری نسبت به خرج پول برای خرید «کالا» دارد. تحقیقات نشان می‌دهند که خریدهای مادی، شادی کمتر و کم‌دوام‌تری نسبت به خریدهای غیرمادی (مثل رفتن به مسافرت، سینما، مسابقات ورزشی و غیره) تولید می‌کنند. علاوه‌براین نتایج تحلیل گروه اشلی نشان می‌دهد که تاثیر مثبت واگذاری کارها، در بین افراد پردرآمد و کم‌درآمد به یک اندازه دیده می‌شود. خرج پول برای خریدن زمان می‌تواند به سود همه باشد. زمان برای همه با هر سطحی از درآمد ارزش برابر دارد.
زوج هایی که مقداری از پول خود را به دریافت خدمات برای ذخیره‌ی زمان اختصاص می‌دهند،زمان باکیفیت‌تری در کنار هم دارند و رابطه‌ی خود را رضایت‌بخش‌تر گزارش داده‌اند.
«ساعت شادتر، فصل کارهای خانه لزوماً خسته کننده نیستند»
چیزهایی که درباره ی خوشبختی یاد گرفته ام:
این یک دو سه روز،نوبت عمر گذشت/ چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت/ روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت
«حکیم عمر خیام»
یک پاسخ
مطلب مفیدی بود، کتابی که ازش نوشتی جذاب به نظر اومد بده بخونمش حتما، اینکه کتابی که ارزش خوندن نداره رها کن هم درسته ولی این کار برای من خیلی سخته هنوز و عذاب وجدان نخوندن کتاب هامو دارم که وقت نکردم و نصفه رها شدن چ ارزش ادامه دادن نداشتن، (زمان های شادتر مثل چهارشنبه خوشگله هر هفته ما😍)