نظر فاطمه ابراهیمی:
ران خراب شده، به مفهوم دوستی پرداخت و البته نگاهِ دوراندیشانهای به نیمۀ خالیِ تکنولوژی داشت؛ که مرا یاد سریال بزرگسالِ آینۀ سیاه انداخت (سریالی که به هر شیفتۀ تکنولوژیای پیشنهادش میدهم).
وقتی یکی از حقایقِ تلخِ پشتِ این تکنولوژی برای بچهها از زبان اندرو (یکی از سهامداران بی-بات) فاش شد:
اندرو: اونا فقط کدن، حقهان. واحدهای جمعآوری اطلاعاتن که توسط ما کنترل میشن. طراحی شده تا به بچهها تجربۀ مصرفکنندهای که شامل محصولات و خدمات متناسب با جستجوی اونا میشه رو بده. حبابها همه چیز رو دربارۀ بچهها میدونن تا ما بتونیم بهشون چیز میز بفروشیم.
پدر بارنی: داری جاسوسی بچهها رو میکنی؟
اندرو: من از بچهها متنفرم.
امیدوارتر شدم که بچههای امروز، با این آموزشهای ناخودآگاه در انیمیشنها، بعدها بزرگسالیِ خردمندانهتری را نسبت به ما تجربه خواهند کرد.
نظر رضا سنگسفیدی:
تفاوت شاخص و اصلی این انیمیشن با سایر کارهای مشابه این بود که یک نوع مسئولیتپذیری و بلوغ در شخصیت بچههای داستان دیدیم.
همچنین شخصیتها از مثبت مطلق و منفی مطلق، چیزی بین این دو بودند.
یکی دیگر از نکات قابلتوجه، زیادشدن بیش از پیشِ انیمیشنها و فیلمهایی با موضوع رباتها و هوش مصنوعی است.
نظر سام ابراهیمی:
انیمیشن ران خراب شده کلی جزئیات خوب داشت: مثلاً این که یک پسر با یک ربات خراب دوست میشود. اینکه ران میتواند از آن پسر مراقبت کند چون سیستمهای امنیتیاش قفل شده. و آنجایی را بیشتر از همه دوست داشتم که ران سیستم امنیتی همۀ رباتهای حبابی را مثل خودش میکند.
2 پاسخ
دیدگاه های خیلی خوبی بودند. به نظرم سام خیلی خوب به نکته های پنهان از نظر بزرگتر ها پرداخته بود.
درباره آیینه سیاه، حقیقت اینه که انقدر سیاه بود که من نتونستم ادامه بدم!
ممنون از اینکه نظرت رو نوشتی.