مهم است گوشههای زندگی را با چه چیزهایی پر کنیم.
چون وقتی نیاز به کمک داریم خیلی سریع خودشان را نشان میدهند و میگویند میتوانی روی ما حساب کنی.
این را امسال فهمیدم اگرچه سالهاست ناخودآگاه روی گوشههای زندگیام سرمایهگذاری کردهام (و احتمالاً شما هم.)
مارال یازرولو، اولین زن ایرانیای که با موتور به دور دنیا سفر کرد؛ علاقهاش به موتور و سفر همیشه در گوشۀ زندگیاش بوده.
یا مثلاً حسین عربزاده تعریف میکند که در ترافیکها و وقتهای اضافه و هدرشدۀ روزمرگیهایش طی چندین سال، مطالعاتی در زمینۀ خودآگاهی و توسعۀ فردی داشته و حالا همین گوشۀ زندگیاش موجب تغییرات بسیاری شده؛ از جمله داشتن احساس بهتر نسبت به زندگی و زندهبودن.
زنی را میشناسم که در کنار دانشگاه و خانهداری و ورزش، علاقه و سلیقۀ خوبی به زیورآلات و بدلیجات داشت و حالا همان گوشۀ حیلی کوچک زندگیاش، با تعطیلشدن باشگاه و فارغالتحصیلی به ملکا گالری تبدیل شده.
در مقطع راهنمایی به پبشنهاد پدرم گوشۀ زندگیام را با زبان انگلیسی پر کردم و وقتی سال آخر دانشجویی تصمیم گرفتم برای خودم درآمد خلق کنم، توانستم روی آن حساب کنم.
بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، توانستم با نوشتن که گوشۀ زندگی دانشجوییام بود برای خودم کار پیدا کنم و دوستی ارزشمندی را با شاهین کلانتری و مجموعۀ مدرسه نویسندگی رقم بزنم.
بعد از مدتی خواندن کتابهای کودک و نوجوان، جور شدن با کودکان و … گوشۀ زندگیام را پر کرد و پس از مدتی به خودم آمدم دیدم مشغول کار در یک حوزۀ مربوط به کودک هستم.
وقتی کار کودک شد قسمت بزرگ زندگیام، روانشناسی گوشه را گرفت و حالا ترکیبی از از نوشتن، کودکان و روانشناسی بخش عمدۀ این روزهای من است.
در حال حاضر گوشۀ زندگیام سهتار است و نوشتن خلاق به زبان انگلیسی، کنجکاوم ببینم این گوشههای تازه مرا به کجا میبرند.
برایم بنویسید که آیا حواستان به این موضوع هست؟ تا این لحظه چه چیزهایی گوشۀ زندگیتان را گرفته بود؟ از این به بعد برایش چه تصمیمی دارید؟
اخرین بازنویسی این متن، برای 5 شهریور 1400 بوده است.
امروز مطلبی را در سایت فردای اقتصاد دیدم که مرا یاد گوشههای زندگی انداخت:
6 پاسخ
همونطور گفتی گوشه های زندگیمون ناخودآگاه پر میشن بعد از گوشه میان وسط بازی زندگی.. من یکی از گوشه های زندگیم که تونستم بعد از ترک تحصیلم نگهش دارم انگلیسی بوده که نه از نظر مالی که چیزی فراتر از اون رو به من داد این روزها به عنوان یه پسر در پس راهی برای زندگی بهتر فرداهام با زندگی در جدالم پیدا کردن مسیر شغلی بهتر گوشه بزرگی از زندگیم هست. ممنونم از نوشه های خوبت کوتاه و مفید و بسیاردلنشین(بدون اغراق)
ممنون که خوندی و نظر دادی. امیدوارم هرچی خیره به وقتش برات رخ بده، و هرروز پرتلاشتر باشی.
گوشه زندگی یعنی هرچیزی که بهش علاقه داریم و فارغ از هایوهوی زندگی حال مارو خوب نگه میداره؟
چجوری باید این گوشههارو ایجاد کنیم؟با توجه به علایق خودمون؟
درود بر شما. بله هم اینی که شما فرمودید و هم اینکه ممکنه کسی در حال حاضر به هردلیلی به چیزی علاقۀ خاصی نداشته باشه ولی میدونه که مثلاً بلدبودن زبان انگلیسی مهم و مفیده، پس در اوقات فراغتش میتونه کمی در این زمینه وقت بذاره. ممنون که نظرتون رو نوشتید برام.
چقدر گوشههای زندگیت دلچسب بودن فاطمهی عزیز.🤍 کاش از نوازندگی هم برامون فیلم بذاری تا ما بیشتر لذت ببریم. 💫🎶
من از گوشههای زندگیم بگم؟ اِ… خب… . خلق جهان وهمآلود تقریباً روی تمام گوشههای زندگیم سایه انداخته. تمام زندگیمه لعنتی (: (همون نوشتن منظورمه) بله عاشقانه میپرستمش.
بعد از اون جهان گرافیکه و خیلی ساله کمک خرجم شده طفلی. نمیتونم ازش دست بکشم. و تو مراحل بعدی عکاسی و جهان موسیقی و فیلمه. بلعیدن کتاب هم که در راس کنار دست نوشتن نشسته. خلاصه این هم از گوشههای زندگی من😃✌🏻
من که عاشق گوشههای زندگیت شدم… بخصوص گرافیک. اتفاقا یه پیج دارم تو اینستاگرام که از تمرینات سهتارم ویدئو میذارم توش. sheislearningmusic