5 دلیل که نوشتاردرمانی میتواند خطرناک باشد و دوست دارم هرکسی که مشغول نوشتاردرمانی است و یا میخواهد آن را شروع بکند، نسبت به آن آگاه باشد:
۱- این احتمال برای همۀ ما وجود دارد که دربارۀ موضوعات متفاوتی طرزفکرهای اشتباه داشته باشیم…
این احتمال برای همۀ ما وجود دارد که دربارۀ موضوعات متفاوتی طرزفکرهای اشتباه داشته باشیم که تفکر مکتوب میتواند در نهادینهکردن این اشتباهات در دیدگاهمان بسیار سریع و مخرب عمل کند.
البته که این مشکل میتواند با آموزشدیدن زیر نظر علم، و یادگیری مهارتهای مختلف و بهروز، برطرف بشود.
به زیر نظر علم بودنِ آموزشها تاکید میکنم تا چیزی را که منبع علمی ندارد معیار قرار ندهید مثلاً:
جبران خلیل جبران میگوید: هرگز پخته نخواهی شد، مگر آنکه پر از حرف باشی و سکوت کنی.
البته اگر همواره برای آموزشهای علمی وقت بگذارید برداشتهای متفاوتتری از این جملات خواهید داشت. مثلا کسی که با مباحث هوش هیجانی آشنا باشد تفسیر درستی از این جمله خواهد داشت:
وقتی هیجانی شدی و پر از حرف بودی، سکوت کن و بعد از اینکه آرام شدی آن حرفهایی را که لازم میدانی و مهم، بیان کن.
اما اگر از این گونه آموزشها پرت باشید با عمل به این توصیه ناراحتیها و انتظاراتتان را پیش خودتان نگه میدارید و خدای نکرده جوانمرگ میشوید از غصه.
پس با توجه بیشتری مطالبِ صفحات مجازی ظاهراً علمی و فرهیختهوار را بخوانیم و ببینیم .
۲- ممکن است شما را به نشخوار فکری مبتلا کند…
نشخوار فکری شکل بهانحرافکشیدهشدهای از اندیشیدن است که فرد بسیار وارد جزئیات میشود و بارها به آن موضوع فکر میکند که این خودش مشکل روی مشکل است (جزئیاتی که معمولاً بیفایده، آمیخته به ترس، بدبینی و به شدت دست و پاگیر و گیجکننده است). طوریکه دست شما برای اقدامکردن بسته میشود چون ذهنتان موانع زیادی را جلوی راهتان قرار داده است. در نتیجه بیشتر از اینکه اهل عمل باشید اهل نشخوارفکری و افکار بیهوده میشوید. این مشکل را میتوانید با یادگیری تفکر نقاد و توجه کافی به عملگرایی برطرف کنید.
۳- به فرض اینکه طی سالها یا ماهها به درجۀ اعلای آزادنویسی رسیده باشید…
به فرض اینکه طی سالها یا ماهها به درجۀ اعلای آزادنویسی رسیده باشید به تدریج مواردی از ناخودآگاه برایتان به سطح میآید و به دلیل عدم توانایی و مهارت کافی شما در یافتن راه حل و درمان آنها ممکن است دچار افسردگی شوید. البته که کمکگرفتن از روانشناس میتواند این خطر را برطرف کند.
به نظرم یک دوست خوب و مورداعتماد و عاقل هم میتواند کمک خوبی باشد.
۴- ممکن است توقع زیادی از نوشتن در شما به وجود بیاید…
ممکن است توقع زیادی از نوشتن در شما به وجود بیاید و فکر کنید به کمک آن همه مشکلاتتان حل خواهد شد؛ مثلاً خود من با توجه به خواندنِ تحقیقات و حتی تجربۀ مبدعِ نوشتاردرمانی دربارۀ اثربخشی نوشتن، دچار این اشتباه شدم و بار زیادی روی دوش نوشتن انداختم.
۵- یکی از مهمترین دلایلی که نوشتاردرمانی را خطرناک میکند…
یکی از مهمترین دلایلی که نوشتاردرمانی را خطرناک میکند این است که هنوز تحقیقات روانشناسان ثابت نکرده که چه مدت درگیر نوشتن بودن و چه نوع کیفیتی از نوشتن، میتواند تضمین شده باشد؛ از آن جهت که اگر اوضاع را درست نکرد حداقل بدتر نکند.
وا لبته این هم ثابت نشده که فرد نویسنده (کسی که نوشتاردرمانی میکند) به تنهایی بهتر است اینکار را بکند یا به عنوان بخشی از روند درمان در فرایند روانکاوی و زیر نظر متخصص از نوشتن کمک بگیرد.
4 پاسخ
جبران خلیل جبران میگوید: هرگز پخته نخواهی شد، مگر آنکه پر از حرف باشی و سکوت کنی.
فاطمه جان سلام
چه قدر این متنتو دوست داشتم هیچ وقت به نوشتار درمان از این زاویه نگاه نکرده بودم.
این نقل قول از جبران خلیل جبران خیلی به دلم نشست.
ممنون از مطالب خوبی که با به اشتراک می گذاری.
🌸🌸🌸
سلام مریم جان. خیلی خوشحال شدم از دیدن کامنتت. ممنون از تو که خوندی هنرمند عزیز💐
در مورد دلیل آخرت که جالب بود برام اینکه ممکنه نوشتار درمانی حتی خطرناک باشه!
و بسته به کیفیت و مدت نوشتن بستگیداره که با ذهنیت من اینکه فقط بنویسیم و اثر مثبتی خواهد داشت! تنکس فاطمه 🙂
از اون جهت که فشار ذهنی با نوشتن تخلیه میشه، انجام دادنش مفیده. اون بخش آخر فقط اشارهای بود بر اینکه تضمینشده نیست. البته که تحقیقات خیلی زیادی نشون داده که یکساعت نوشتن تأثیر خیلی مثبتی روی روحیه، سیستم ایمنی و ذهن میذاره.