جواب این سوال را از نویسندۀ آلمانی اتو کروزه میگیریم.
چرا همه باید داستان بنویسیم؟
کسی که داستانی تعریف میکند، اغتشاش زندگی را به کمک ابزارهای زبانی به نظم در میآورد و معنایی انسانی به آن میبخشد.
اما تفاوت این نوع از داستانگویی با داستان هنری چیست؟
تفاوت فقط آنجاست که داستان هنری به شیوههای متداول روایی رضایت نمیدهد، بلکه برای بیانِ جنبههای واقعی و ممکن زندگی در پی صورتهای بیانی و بدیع است. داستان هنری اعمال و تجربههایمان را در قالب صورتهای زبانی جدیدی بیان میکند و ما از این طریق به درک ژرفتری از زندگی انسان میرسیم.
چرا توانِ نوشتن داستانهای هنری توسط مردم عادی برایتان مهم است؟
به نظر من همه باید داستان نویسی بلد باشند. و من در کتابِ فن و هنر داستاننویسی سعی کردهام داستاننویسی را مبدل کنم به امکانی برای تعمق دربارۀ زندگی و راهی برای بیان زندگی در زبان. قصد من این است که بخشی از استعداد داستانگویی مردم را به آنها بازگردانم؛ یعنی همان چیزی که آنها به طور کامل به هنرمندان و رسانهها سپردهاند. اینکار احساس ناتوانی مردم را در برابر روایان مقتدر رسانهای، کاهش میدهد.
من در این کتاب خلاء بینِ داستانگویی مردمی و داستانگویی حرفهای را پر میکنم.
2 پاسخ
نوشتن گاهی وقت ها خیلی راهگشا ظاهر میشه.
ممنون بابت معرفی کتاب.
خیلیوقتها راهگشاست. مرسی از شما که میخونی