فاطمه ابراهیمی

به پیش

چیزهایی که از مصاحبه‌های کاری‌ام آموختم

در ادامه گفت اگر قصد داری یکی-دوسال دیگر مهاجرت کنی، وقتت را اینجا تلف نکن، از همین حالا مهاجرت کن...

وقتی در قسمت اول مصاحبه پذیرفته شدم، آقای سعیدی، رئیس هلدینگ آرین سعید، آمد و از من دربارۀ کار قبلی پرسید. به برند مدرسه نویسندگی و افتخار همکاری با شاهین کلانتری اشاره کردم و او میان صحبتم پرید و پرسید:« من چه کار به شاهین کلانتری دارم؟ من می‌خواهم بدانم فاطمه ابراهیمی چه‌ کار کرده است؟» و من در جواب از پروژه‌ی نوشتادرمانی حرف زدم و کوشیدنم برای ساختن برند شخصی‌ام در این زمینه. یا وقتی حرف از میزان تسلطم به زبان انگلیسی و علاقه‌ام به مطالعه شد و پرسید تا حالا کتاب زبان اصلی از شکسپیر خوانده‌ای یا نه و گفتم نه چون احتمالاً خیلی دشوار باشد سمتش نمی‌روم پرسید چطور این‌قدر مطمئن می‌گویی نمی‌توانی؟ تا حالا دستت گرفته‌ای؟ ورق زده‌ای و دیده‌ای که نمی‌توانی؟ لبخند زدم و گفتم نه.

در ادامه گفت اگر قصد داری یکی-دوسال دیگر مهاجرت کنی، وقتت را اینجا تلف نکن، از همین حالا مهاجرت کن و من گفتم خیر فعلاً اصلاً قصد مهاجرت ندارم.

امروز که 29 بهمن است، و من در حال گسترش کسب‌وکار خودم هستم به این فکر می‌کنم که چه راه‌هایی را در چهارسال گذشته رفتم که به ثمر نرسید و حالا باید چه‌ کار کنم؟

چهارسال پیش به واسطۀ فرصتی که در اختیارم بود، دو سال متوالی تقریباً هفته‌ای سه بار پست‌های مرتبط با نوشتاردرمانی را آماده و در صفحۀ اینستاگرام مدرسه آپلود می‌کردم. آن زمان اسمم با نوشتادرمانی شناخته شده بود ولی خودم احساس آمادگی برای ارائۀ دوره یا کارگاه نمی‌کردم و کمالگرایی هم به این وضعیت دامن زده بود. به همین دلیل نتوانستم از آن دوران بیش‌ترین بهره را ببرم.

در شش ماه اخیر، سه کارگاه مرتبط با نوشتادرمانی برگزار کردم که یکی‌شان از همه موفق‌تر بود: زی‌بانوشتن1

برای تحصیل در رشتۀ ارشد روان‌شناسی بالینی اقدام کرده‌ام و روزانه ساعات زیادی را صرف تجربه و مطالعه در زمینۀ نوشتادرمانی می‌کنم.

به‌زودی از وب‌سایت تازه‌ای رونمایی می‌کنم که فقط به موضوع نوشتادرمانی می‌پردازد.

فعلاً کارگاه جدیدی برگزار نمی‌کنم و روی شناساندن خودم و نوشتادرمانی سرمایه‌گذاری می‌کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *