فاطمه ابراهیمی

به پیش

instagram [#222]Created with Sketch.

روش‌های من برای افزایش بهره‌وری در کار

1.

رسماً معتاد قهوه شده‌ام – خداراشکر کارم با روزی یک اسپرسو تک راه می‌افتد و اعتیادم سنگین نیست- و روزی که با قهوه شروع می‌شود عطروبوی موفقیت پیدا می‌کند.

چند سال پیش یک جایی متن طنزی خوانده بودم که اگر دوغ را کنار بگذاری و قهوه بخوری بهتر کار می‌کنی. هیچ‌وقت دوغ‌خور نبودم ولی خب این روزها که کار جدی می‌کنم واقعاً تاثیر مثبت اسپرسو را دارم روی عملکرد مغزم می‌بینم.

فکر می‌کنم در جنگ جهانی بوده که یک ایتالیایی به یک آمریکایی اسپرسو تعارف می‌کند و آمریکایی از شدت تلخی و غلظت آن کمی آب جوش بهش اضافه می‌کند و با لبخند می‌گوید آمریکانو. شما هم اگر به نظرتان اسپرسو زیادی سنگین است آمریکانو را امتحان کنید.

اخیراً جایی خواندم که سیب هم کافئین دارد و برای همین اول صبح خوردنش آدم را سرحال می‌کند. می‌توانید سیب را هم امتحان کنید.

پی‌نوشت: من امتحان کردم و اصلاً جای قهوه را نمی‌گیرد.

2.

خیلی دوست دارم شب‌ها برنامه‌ام را بنویسم ولی خب مشغول گپ و گفت می‌شوم و تمرین سه‌تار و خواندن کتاب و بعد هم که تِپی خوابم می‌بَرَد- گاهی هم آن‌قدر خسته‌ام که فقط به خواب می‌گذرد. ولی کاری که هر صبح می‌کنم و جواب می‌گیرم نوشتنِ فقط و فقط سه کار مهم است و تلاش برای انجام‌دادن آن‌ها در نیمۀ اول روز.

3.

خسته و گیج و قفل که می‌شوم این نسخه را می‌پیچم:

قدم‌زدن و تنفس هوای تازه، بدون همراهی موبایل.

4.

یک چرت خیلی کوتاه-10 دقیقه‌ای- می‌زنم، وقتی که حس خوابالودگی می‌کنم و بعد هم میوه می‌خورم؛ مثلاً سیب.

5.

وقت‌هایی که صدای حرف‌زدن همکارانم تمرکزم را کم می‌کند از فایل‌های صوتی white noise استفاده می‌کنم. در حال حاضر وایت نویز موردعلاقه‌ام صدای دریا و رودخانه است.

یک خاطره: در فاصلۀ بین فارغ‌التحصلی و پیداکردن یک شغل تمام‌وقت مدتی را به طبیعت می‌رفتم و سه‌تار تمرین می‌کردم. در نزدیکی محلی که می‌نشستم جوی آبی بود و این صدای رودخانه برایم تداعی‌کنندۀ آن دوران است.

اطلاعات نامرتبط: تمرین موسیقی در طبیعت روی کیفیت نواختنم تاثیر مثبت گذاشت. اگر در حال یادگیری نواختن هستید حتماً متحان کنید.

6.

«خلاقیت، منبع اصلی معنا در زندگی ما به شمار می‌آید. اکثر چیزهای جالب و مهم، نتیجه خلاقیت هستند و وقتی درگیر آن هستیم، احساس می‌کنیم که نسبت به بقیه افراد، بیشتر زندگی می‌کنیم.»

|از کتاب خلاقیت: روان‌شناسی کشف و اختراع|

لیستی ساخته‌ام از چیزهایی که می‌توانند به ذهنم استراحت بدهند و بین من و کار دقایقی فاصله ایجاد کنند. مثلاً شنیدن موسیقی سنتی یا کلاسیک، خواندن شعر، دیدن تصاویری از طبیعت، نقاشی‌کشیدن و… .

7.

شیطنتی کودکانه داشته باشید؛ مثلاً من اهل کنجکاوی هستم. سوالات جالب از گوگل می‌پرسم- سوالات ظاهراً احمقانه- نه تنها این آزادی به ذهنم حس رهایی می‌دهد بلکه به عنوان فردی که کار خلاقانه می‌کند فرصتی برای ساختن ترکیب‌های خلاقانه برای پیش‌برد بهتر کارم پیدا می‌کنم.

8.

گره‌زدن اهداف سازمانی و شخصی کاری است که به اندازۀ درک خودم سعی می‌کنم انجامش بدهم. برای من نویسنده‌شدن همیشه یک اولویت است و نکتۀ جالبی که دربارۀ نوشتن وجود دارد این است که همه چیز می‌تواند به نوشتن خدمت کند؛ هر اتفاقی خوب و بد، مثبت و منفی و هر موضوعی مرتبط و نامرتبط.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *